حیف که نمیشود
 
گاهی وقتها دلم میخواد آواز بخونم ...

لی لی کنم ،

بپرم تا دستم به یه توت قرمز برسه ...

توی کوچه ها بازی کنم ...


دوچرخه سواری و آب نبات چوبی ...

موهای بلندم روی شونه هام و وقتی که می دوم ،

باد هر تارشو به یه طرف ببره .
..

به جای باز کردن در با کلید سنگ بزنم به شیشه ...

حیف که نمیشود ،

کودک درونم خسته شده از خانومی ...
 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:21 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

زندگی چیست, متن عاشقانه زیبا, متن نامه عاشقانه
 
فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است ، چشمانم غرق در اشکهایم شده ….

دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….


همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…

انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم…

این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….

دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….


فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم….

دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟

در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم…

تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی….


گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی میخواهمت ، اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن یا نبودنت؟

سوز عشق تو هنوز هم چهره ام را پریشان کرده ، دلم اینجا تک و تنها راهش را گم کرده ، این شعر را برای تو نوشتم بی پرده ، هنوز هم دلت نیامده و خیالت ، خیال مرا پریشان

کرده …
منبع:

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:15 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 قاصدک کنار پنجره می آیم



  نسیم تبسم تو جاریست



  قاصدکها آمده اند



  در رقص باد و یاد



  سبز



  سپید



  سرخ...



  و این آخرین قاصدک


   چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست! 
 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:14 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 قسم می خورم ....


  دیگر حتی نامت را در اشعارم نخواهی دید ...


  روی جلد دفتر شعرم بزرگ نوشته است :

 
"  لعنت خـــــــدا بر پدر و مادر کسی که در این مکان آشغــال بریزد. "
 
 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:13 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:


  چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟


  چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟


  اما افسوس که هیچ کس نبود ...


  همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره ...


  آری با تو هستم ...!


  با تویی که از کنارم گذشتی...

 
  و حتی یک بار هم نپرسیدی،


چرا چشمهایم همیشه بارانی است...!!

 
 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:10 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 دل تنگی هایم را با کدام قایق



  روانه ساحل دلت کنم که



  بفهمی دل تنگم .......


[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:9 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 نو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه



  تا سکوت هر شب من با هجومت روبه رو شه



  بی هوا بدون مقصد سوی طوفان تو میرم



  منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم



[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:6 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

تنهاییم

tanhaei3 اس ام اس تنهایی شهریور 91


 تنهایی زمانی است که کسی را از دست می دهی؛


  اما یگانگی زمانیست که خودت را در می یابی …


::

::
  نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
 
  با هم قدم میزنیم
 
  با هم میخوابیـم



  دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد



  و بر گونه هایم بوسه میزند



  اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!



“ تنهاییـــــم را” . . .



::

::

  نه اینکه زانو زده باشم …



  نه !!!



  فقط تنهایی سنگین است…

 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 12:4 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


نمی نویسم ...,نمی نویسم متن های غمگین متن های عاشقانه متن های تنهایی متن های احساسی عاشقانه سایت عاشقانه love
 
 نمی نویسم …

  کــه کـلـمـات را الــوده نـکـنـم بـه گـنـاه… 


 گـنـاهـی کـه از ان مــن اسـت…


 نمی نویسم …


 تـا سـکـوت را بـیـامـوزمـ….


 نـمـی نـویـسـمــ….


 تـا احـسـاسـاتم را مـحـبـوس کـنـمــ….


 تـا نـخـوانـی…

 نـدانـی….

 کـه چـه مـی گـذرد ایـن روزهـا بـر مــن!!

 مـی خـنـدمــ….

 تـا یـادم بـمــانـد…

 تـظـاهـر بـهـتـریـن کـار اسـت…!

 تـا یـادم نـرود…

 کـه دیـگـران مـرا خـنـدان مـی خـواهـنـد…

 تـا یـادم بــمــانـد مـن دیـگـر ان مهرداد سـابـق نـیـسـتـمــ…

 شـکـسـتـه امــ…
.
 روزهـای زیـادی اسـت کـه شـکـسـتـه امــ….

 ان زمـان کـه لـب بـه شـکـوه بـاز کـردم و گـفـتـم خـسـتـه امــ….

 و ان هــا یـکــ بـــه یــکـــ رفـتـنـد…

 خـسـتـگـی هـایـم را تـاب نـیـاوردنـد…

 و اکــنـون ایــن مـنـمــ!

 هـمـان مــهــــرداد دلـتـنـگـی کــه دلـش مـدام شــور مـی زنــد!

 بـگــذار نـنـویـســـمــ…

  مــن…

 لــبــخـنـد مـی زنــمــ…

 

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 11:59 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


سهم من از تو فقط تنهاییست ...
 
  گاهی سخت می شود …

  دوستش داری و نمی داند

  دوستش داری و نمی خواهد

  دوستش داری و نمی آید

  دوستش داری و سهم تو از بودنش

  فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت

  دوستش داری و سهم تو

  از این همه ، تنهایی است ....

[ جمعه 28 تير 1392برچسب:, ] [ 11:58 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


 
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی …….

.
من ” خاص “نبودم ،.

.
فقط …
.
.
.
عشقم بی ریا بود…

.
و عشق بی ریا کیمیاست …!

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 23:13 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

درد بی درمان

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند

هر دلی را روزگاری
عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم

هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!

موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است

هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم افتاده‌ای مثل مرا

چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند

درد بی‌درمان‌شان را
مرگ درمان می‌کند
 

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 8:18 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی..

آن زمان‌ها که
پدر تنها قهرمان بود

عشــق، تنـــها در آغوش
مادر خلاصه میشد

بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند

تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند

تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود

و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 8:16 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو

حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس

قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن

قلب مرا ستاره کن،
دل به ستاره‌ها بزن

تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده

راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم

سایه‌ی
عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟

این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن

با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم

کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم

 
 
 

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 8:11 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

باران

   

آسمان بارانيست...


همگي ميگذرند...



چتردارن به دست...



تانباردباران"برسروصورتشان...



اما...........



من تنها و رها



زيراين سقف سياه



مينشينم بي تو...



وبه تو....مي انديشم...

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 8:9 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

گاهی


گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان


می مانی...


گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت


می کنی ...


گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...


گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری


و حال هم که...


گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای


گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه


کنی...


گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...



گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید...

[ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, ] [ 8:8 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


 
وقتی تو نیستی …


شادی کلام نامفهومی ست !


و ” دوستت می‌دارم ” رازی‌ ست


که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند


و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم ؟


اینجا که ساعت وآیینه و هوا … به تو معتادند...

[ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:, ] [ 10:11 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

عکس های خنده دار, ترول, ترول خنده دار
عکس های خنده دار, ترول, ترول خنده دار
عکس های خنده دار, ترول, ترول خنده دار
عکس های خنده دار, ترول, ترول خنده دار
عکس های خنده دار, ترول, ترول خنده دار
[
لهجه, مطالب خنده دار, صدای کلاغ
اردبیل: گار گار
.
.
.
.
تهران:قار قار
.
.
.
.
اصفهان:قارس قارس
.
.
.
.
شیراز:قارو قارو
.
.
.
.
ابادان:چیه کا؟!!تا حالا عقاب ندیدی؟!
.
.
.
.
یزد:قر قر
.
.
.
.
امارات:قارع قارع
.
.
.
.
اسپانیا:قارینول قارینول
.
.
.
.
ایتالیا:قارییانو قارییانو
.
.
.
.
المان:قارش قارش
.
.
.
.
فرانسه:کامینتاله قار کامینتاله قار
.
.
.
.
چین:قارچ قیرچ قونچ
.
.
.
.
روسیه:قاریوف قاریوف
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بابا تو خیلی بیکاری!!!خجالت بکش!!!جوونای مردم دارن تحقیقات علمیشونو
در مورد سفر در زمان به دانشگاه های معتبر دنیا میفرستن
تو پیگیر صدای کلاغایی؟
[
.

[ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, ] [ 8:9 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

گاهی باید به دور خودیک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی
برای چه کسانی اهمیت داری...... که این دیوار را بشکنند






یادت هست....؟!


روزی پرسیدی این جاده کجا میرود...؟!


و من سکوت کردم...


دیدی ...! جاده جایی نرفت...!


آن که رفت ، تو بودی





میان ماندن و نماندن


فاصله تنها یک حرف ساده بود


از قول من


به باران بی امان بگو :


دل اگر دل باشد ،


آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد





میگویند یک روزی هست ..

که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ...

و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی!

فقط نمیدانم ....

تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟!

 

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 22:15 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]




امروز روز دیگریست...


یه روز از همان روزهای بی تو...


در به در این کوچه و آن کوچه...


می دانم که انتهای یکی از همین کوچه ها منتظری!


ولی در کوچه هایی که پی تو می گردم همه بن بست است...


دلم آشوب و ضربان قلبم ناآرام!


بگو کدامین کوچه انتهایش دیدار توست؟







گاهی کامل فراموش می کنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی



و گاهی آن قدر منتظرمی مانی که می فهمی زودتر از این ها باید فراموش می کردی



 

 

 


 


[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 18:3 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم


همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت


من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند


و چشم هایش را می بندد و می گوید


من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی





همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند


همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد


همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند


گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه


حالا یادت آمد من کی هستم



[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 18:1 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


رهگذری آرام از کنارم می گذرد و بدون احساسی می گوید : صبح بخیر


صدایش در صدای باد و باران گم می شود و به گوش قلبم نمی رسد



زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته در دل باقی ماند


حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد


حرفهای ناتمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند


ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده


[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 18:0 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

دلم هوای دیروز را کرده ،


هوای روزهای کودکی را

..
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم


آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد !

.
.
.
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ؛


الفبای زندگی را ..


میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند .


دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان


هر چه میخواهید بکشید


این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو !



[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:57 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 و اشک..

.
و خاطراتی مبهم از گذشته


و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام


فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود



خواب کودکانه ی من



و تو ماندی در خاطرم



بی آنکه تو را ..!!!



چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...



بعد از این همه عبورِ کبود،



قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...



[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:54 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه . . .

تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره...


تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی

...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی...


تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال...


تویی که واس خودت آواز میخونی....


تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی

...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی...


تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن...


به سلامتی تو
...

 
 
برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:51 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

این سالها را خوب به خاطر بسپار



سالهائی که لبخند دگرگیسی کاملی از غم شده



و من هائی که در تنهائی شان غنی ترشده اند



این سالهای با فصل مشترک درد را به خاطر بسپار



سالهای بی تحویل را



بهار تعبیر هیچ خواب روشنی نیست



که در چرخش روزگار، ناگزیر می آید



دستش را روی قلب یخ زده ات میگذارد



تا حول حالنائی بشوی


به شکوه تمام قدمهای پیش رویت



با همه خستگی باید گذشت



قدم برداشت



رفت و زندگی را اززیر برفها بیرون کشید



حتی اگر دیگر چهار گوشه اش را ندارد



حتی اگر بوی نا میدهد



بی اعتنا به تکرار ها و تکرارها



باید چشم بست روی داستان سنگ و شیشه



باید چشم گشود به رویاها که جوانه زده اند،



در این بهار کمی بیشتر درنگ کنیم …





برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:46 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


گاهی دلم می گیرد


از آدم هایی که در پس نگاه سردشان



با لبخندی گرم فریبت می دهند


دلم میگ
یرد از خورشیدی که گرم نمی کند


......و نوری که تاریکی می دهد



ازکلماتی که


چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند


دلم می گیرد


از سردی


چندش آور دستی که دستت را می فشارد


و نگاهی که


به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند



دکتر علی شریعتی

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:42 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


یه روز یه عزیزی میگفت: دوستی رو از زنبور یاد نگرفتم

که وقتی از گل جدا میشه میره سراغ یه گل دیگه،


دوستی رو از ماهی یاد گرفتم که وقتی از آب جدا میشه میمیره،


چند ساعتی رفتم توی فکر دوستی،زنبور،ماهی،....


ما دوستی رو از کی یاد گرفتیم؟


از آدمهایی که این روزها از گلی جدا نشده میرن سراغ گل دیگه؟


یا از آدمهای ماهی نما؟؟؟


دلمون و دریا می کنیم واسه دوستایی که فکر می کنیم برامون می میرند


غافل از اینکه این روزها همه درسهای بازیگری رو از بهرند


وباز یه کلاه بزرگتر از قبلی ها میره روی سرمون


و سرمون رو از سنگینی این همه کلاه نمی تونیم بلند کنیم


و هر کسی ما رو میبینه دلش میسوزه که توی اینهمه گرگ چه آدم سر به زیری!!!


واقعا ایول داره!!! بابا سرتو بگیر بالا ببین دوروبرت چی میگذره....


ما که اصلا نفهمیدیم این دوستی که میگن چیه!؟!


از کجا میشه خرید! اصلا گیر میاد؟


بعضیا میگن کمیاب شده، حتی توی ناصر خسرو هم نمیشه پیداش کرد!!!


ولی من پیداش میکنم،


به همه ثابت میکنم که دوستی هنوز هست،


من احساسش می کنم،


احساس زبان روحه و روح که اشتباه نمیکنه،می کنه؟؟؟؟؟


[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:40 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

یادت باشد



دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا



تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش..

.

حواست باشد ؛



دل شکسته ، گوشه‌هایش تیز است.



مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،



مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود...



صبور باش و ساکت.....


برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید
 

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:39 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ


ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ …


ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ


ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ؟ !!


ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ …


ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ …


ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟ …


ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ


ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ …


ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ …


ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟


ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!



ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ …


ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ …


ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!!


ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ …


ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!!


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ …


[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:36 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]



گاهی ارزش داره از همه چیزت بگذری


تا لبخند رو به لبای یکی هدیه کنی

 

گاهی میتونی با یه کار کوچیک همون لبخند رو بکاری رو لباش

 

گاهی مهم اینه که بخوای بخندونی 



اون وقت خدا هم میخنده 



گاهی از خودت بگذر ... فقط گاهی ...



برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:34 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]





دلم گرفته است هم از تو هم از خودم میدانی چرا؟



برای اینکه دراولین فرصت به دنبال دیگری میرویم


 وهمدیگر را جایگزین می کنیم این عشق است  یا    هوس

اصلا آیا دلی مانده که به عشق پایبند باشیم



چرا نمیخواهیم عشق را در واقعیت حضورش ببینیم


 چرا حرف دلمان را نمیزنیم ومیخواهیم همه بدانند که چه در دل داریم



 و دراخر نمیدانیم چراحرفهای ما به جای دهان ازچشم برون می آید؟




                                                     


[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:32 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم

چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم

غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند

هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم

هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم




برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید





 

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:30 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]







در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت ،



در حالیکه گویی ایستاده بودم !



چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد،



 در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !



دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !



به همین سادگی …




چشمه ها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا میکنند



کوه ها با قله ها و دریا ها با موج ها زندگی پیدا میکنند



و همه ی انسان ها با عشق …



پس بار خدایا بر من رحم کن



بر من که میدانم ناتوانم رحم کن


باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم



باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم



و حتی من نباشد …



اما نباشد لحظه ای که در قلبم”عشق” نباشد !




برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:29 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

کاش زندگی ماٰانسان ها....

کاش زندگی به همین سادگی بود

به همین سادگی!!

خالی از حسرت

پوچ از تنهایی

بدون بغض

کاش او...

یک تنه می توانست حریف همه ی غم های بزرگ قلب کوچکت باشد



کاش او می توانست غرق لبخند کند تمام دقایقت را



افسوس که او خود اسیر یک مشت بی کسی است



کاش او می توانست مونست باشد همه ی شب های بی محتوا را



کاش تو....



دلت این همه غم نداشت...!



کاش سادگی همه ی این درد و دل های ساده را می شد



برای خدا روی کاغذ نوشت



برای خدا نوشت و به نشانی سادگی یک آرزوی محقر برایش پست کرد



کاش می شد همیشه انقدر ساده نوشت



ساده اما ...



پر از حرف های ناگفته...



پر از لحظه هایی که ناگزیر، زود، دیر شد



کاش گریستن یادت نمی دادند



بغض، بدرقه ی چشمانت نمی کردند



کاش او...



می توانست به جای بغض هایت



یک آسمان گریه کند...



کاش او...



خاطره ی بودنش، جای خالی همه ی خاطره های بی سرانجام چشمان همیشه صبورت را



پر از پرواز پروانه های عاشق می کرد



کاش او...



نازنینم!!



به گمانم (او) همان (من) م!



خویش از همه ی دنیا جدا...



کاش زندگی ما آدم ها..

.

به همین سادگی بود....



تنها...



به همین سادگی...!!












 

[ شنبه 22 تير 1392برچسب:, ] [ 17:27 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 17:51 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 
اونوقتا که کوچیک بودم وقتی بامادرم میرفتیم به قبرستان یادمه همیشه هواسم بود  پامو روقبری نزارم، احساس گناهی میکردم اگر یه بار پام میرفت رویکی ازقبرا.الان باوجود اینکه خیلی وقته ازاون دوران میگذره هنوزم وقتی میرم توی قبرستان همین کارومیکنم.دیگه بزرگ شدم. قبرستان هم روز به  روز بزرگترشد....دیگه مث قبل نیست سنگ قبرها عوض شدن هرکسی سعی میکنه قشنگترین روانتخاب کنه برای عزیزش.ولی چرا وقتی عزیزمون کنارمون هست وقتی زنده اس سعی نمیکنیم دوس داشتنمون روبهش نشون بدیم،  چرا وقتی آدم میمیره باید عزیزبشه برای ما؟؟؟؟؟؟؟اونوقتا دلمون نمیومد پابزرایم روی سنگ قبر یه مرده ولی الان چقدر راحت پامیزاریم روی  دیگران روی آدمایی که زنده ان نفس میکشن ،راحت روی احساس دیگران پامیزاریم.خدایا کاش توهمون عالم بچگیم میموندم.بزرگ شدن رودوست ندارم قشنگ نیس.

 

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 17:50 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 
آرامش هم گاهی از آرامش خسته می شود،آرامش هم گاهی می خواهد نا آرام باشد ...دوست دارد به تلاطم بیفتد ، بتـَـپد !
آرامش هم گاهی از بودنش خسته می شود ...آرامش هم گاهی می خواهد برود و قید همه ی دنیا و تعلقاتش را بزند ،آرامش هم گاهی دلش نمی خواهد در دل این و آن بنشیند ؛دلش نمی خواهد !دلش می خواهد نا آرام باشد ....مثل همین آرامش چشمانم ،که تقلا می کند ...چنگ می زند بر مـُـژه گانم تا اشکم فرو نریزد ...
 

که فرو ریختن اشک همانا و مرگ آرامش ِ چشمانم همان !آرامش هم گاهی از خودش خسته می شود ...از مـِـهر بی دلیلش
از خوبی های بی جایش،از سنگ صبوری هایش به ستوه می آید !از بودن های احمقانه اش ...از دوست داشتن های بی دلیلش ...از اینکه باید دائما به همه تزریق شود،در دل همه باشد !آرامش ، آرامش می خواهد !!
شاید از کسی دیگر...
شاید .... !

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 17:46 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

گاه دل هست، ولی دل یار نیست

                                                 گاه تنهاتر ز دل را یاد نیست

گاه مجنونی پی لیلی خویش
                                                گاه سرگردان و غافل تر ز خویش

گاه غرق عشق و گه غرق غمی
                                                گاه در اوج و گهی قعر یقین

گاه سوسو می زنی چون اختری
                                               در دل تاریکی آن دلبری

آن که دل را برد و آنکس را که او
                                               سرنوشت انداخت فرسنگها به دور

ای فغان و آه از عشق دلین
                                               کو نداند قدر این گوهر زمین



[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 17:45 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

کوت خدا
گاهی خدا آنقدر صدایت را دوست دارد
که سکوت میکند
تا تو بارها بگویی
خدای من .......

[ جمعه 21 تير 1392برچسب:, ] [ 17:40 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 28 صفحه بعد